تماس با ما درباره ما

برجام برای بورس خوب است یا بد؟

مذاکرات وین به متغیری با اولویت بالا برای اقتصاد کشور و بورس تهران تبدیل شده است. مهم‌ترین نتیجه‌ای که مسئولان کشور در این گفتگوها دنبال می‌کنند رفع تحریم‌هاست که در ابعاد کلان می‌تواند درآمدهای ارزی کشور را به صورت محسوس تقویت کرده و کسری بودجه کشور را کنترل کند. این اتفاق می‌تواند ثبات نسبی متغیرهای کلان را در میان‌مدت به دنبال داشته باشد. اما فعالان بورسی از کاهش نرخ ارز در پی مذاکرات، به عنوان یک ریسک برای بازار سهام یاد می‌کنند. با این حال از چند ماه گذشته تا کنون شرایط به کلی تغییر کرده است و نمی‌توان با تصورات قبلی به نتایج مذاکرات وزن داد. در این گزارش اثر نشست‌های برجامی در قالب «نرخ ارز»، «تسهیل مبادلات» و «سیاست‌ یکسان‌سازی نرخ ارز» مورد بررسی قرار گرفته است.
برجام برای بورس خوب است یا بد؟

به گزارش تهران بهشت، از زمان انتخابات آمریکا در آبان سال گذشته بیش از ۱۳ ماه می‌گذرد. طی این مدت بزرگ‌ترین انتظار فعالان اقتصادی کشور زنده شدن توافق برجام و رفع فشارهای تحریمی بوده است. مساله‌ای که به دلایل متعددی تاکنون شکل واقعیت به خود نگرفته است. طی این مدت یکی از متغیرهایی که تعادل بازار سهام را به هم ریخته، نااطمینانی از آینده نرخ دلار بود. بورس تهران در شرایطی خود را با دلار نیمایی منطبق می‌کرد که حتی امکان ریزش بیشتر برای نرخ ارز هم داده می‌شد. حالا اما وضعیت به کلی تغییر کرده است. نرخ دلار آزاد که بعد از آبان ۹۹ تا نزدیکی ۲۱ هزار تومان هم عقب‌نشینی کرده بود به سطوح ۳۰ هزار تومانی نزدیک شده و حتی چشم‌انداز ریزش شدید در پی کسب توافق هم وجود ندارد. پیش از این که به ادامه بررسی متغیرهای اثرگذار برجامی بر بورس بپردازیم نگاهی به وضعیت معاملات این روزهای بورس خواهیم داشت.

بورس امروز چرا ریخت؟

هفته گذشته در پی اخبار مساعدی که دولت به بازار سهام مخابره کرد، بورس تا حدودی رونق گرفت. شاخص کل تا ۱.۴ میلیون واحد صعود کرد و ارزش معاملات خرد در حوالی ۴ هزار میلیارد تومان قرار گرفت. اما در اولین جلسه معاملاتی این هفته روند معاملات به شکلی محسوس عوض شد. شاخص کل بیش از ۱۸ هزار واحد ریزش کرد. ارزش معاملات خرد بار دیگر به کمتر از ۲۸۰۰ میلیارد تومان رسید و در همین حجم محدود معاملات نیز شاهد خروج ۴۹۰ میلیارد تومانی سرمایه‌های حقیقی از بازار سهام بودیم.

وقتی به عوامل موثر بر بازار نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم در انتهای هفته گذشته تنها برخی اخبار برجامی از امکان تحول در متغیرهای کلان خبر داده‌اند. این در حالی است که بازار ارز هم‌چنان واکنش خاصی به این سوگیری‌ها نشان نداده و حوالی ۳۰ هزار تومان معامله می‌شود. گزارش خاصی از عملکرد شرکت‌ها منتشر نشده که روند صعودی بازار را به یکباره متحول کند و همچنین در بازار بدهی نیز شاهد کاهش میانگین نرخ سود اخزا بودیم.

اگر چه از جنبه تکنیکالی نیز شاخص کل درگیر مقاومت‌هایی بوده، اما از لحاظ بنیادی به نظر می‌رسد باید ریشه این تغییر رفتار را در اخبار برجامی جستجو کرد. در انتهای هفته گذشته نماینده روسیه در نشست‌های هسته‌ای، از احتمال دستیابی به توافق در آینده کوتاه‌مدت خبر داد. همچنین برخی اخبار با منابع داخلی نیز از جدیت طرف‌های ایرانی برای حصول نتیجه خبر می‌دهند.

همچنان برای ارزیابی نتیجه نهایی زود است. کما این که بازار ارز تا حدود زیادی نسبت به این اخبار «خوش»، بی‌حس شده و واکنش خاصی نشان نمی‌دهد. با این حال بورسی‌ها که در یک سال گذشته به خوبی ترسیده‌ و درس محافظه‌کاری را با تنبیه آموخته‌اند همچنان این فرض را معتبر می‌دانند که با کسب توافق، دلار ریزش جدی داشته باشد. اما این فرض همان‌گونه که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد چندان واقعی به نظر نمی‌رسد.

بورس تهران تشنه آشفتگی

مساله این‌جاست که فعالان بازار سهام خاطرات خوشی از دوران آشفتگی ارزی دارند. در دو باری که در دهه ۹۰ شاهد جهش افسارگسیخته نرخ ارز و تورم بودیم بورسی‌ها برنده اصلی جریان بودند و بازدهی‌های به مراتب بیشتری از فعالان دیگر بازارها کسب کردند.

حالا اما وضعیت متفاوت است. اول این که دلار بالای ۳۰ هزار تومان به ریسک‌های بزرگ‌تری تعبیر می‌شود. به عنوان مثال بعد از آغاز دور هفتم مذاکرات، که با نتیجه مطلوبی همراه نبود و دلار به بیش از ۳۱ هزار تومان رسید، صحبت از تقابل‌ نظامی طرفین به میان آمد که برای بازار نتیجه خوشی نداشت. به علاوه دلار نیمایی که درآمد شرکت‌های بورسی را می‌بلعد ربطی به نرخ واقعی ارز در بازار آزاد ندارد و اگر چه قرار است این تفاوت کم و کم‌تر شود با این حال به معنای عدم پذیرش نرخ آزاد از سوی دولت است.

این شرایط باعث شده که بورس بازان که شرایط تعادلی بازار را از یاد برده‌اند، در صورتی که نشانه‌های جهش بزرگ را در بازار نبینند فروشنده باشند و در این بین فروشندگان ریسک‌های موجود را پررنگ‌تر از واقعیت نشان می‌دهند.

فرض کنیم برجام احیا شود

تقریبا کمتر کسی در میان فعالان و کارشناسان بازار می‌توان یافت که معتقد باشد حتی با دلار نیمایی (که امروز به ۲۴۷۰۰ تومان رسیده) بورس غیرارزنده است.

دولت نیز در بودجه سال ۱۴۰۱ مبنای تسعیر ارز را برای تمامی درآمدهای خود به ارز نیمایی رسانده است. فعالان اقتصادی معمولا این عمل را سیگنالی از سوی دولت برای کف نرخ دلار در نظر می‌گیرند.

حتی در صورت حصول برجام، کسری بودجه ساختاری دولت به تورم بالا دامن می‌زند. انتظار رشد همگام نرخ دلار با تورم، انتظاری منطقی و معقول است. حال سوال آن است که در صورتی که مذاکرات وین به نتیجه برسد نرخ دلار در کجا آرام خواهد گرفت؟ بررسی‌ها نشان می‌دهد نرخ دلار کمتر از ۲۷ هزار تومان چندان محتمل نیست و در صورتی که با فشار عرضه‌ها شاهد تنزل قیمت در بازار ارز باشیم بلافاصله خروج سرمایه قابل‌ملاحظه را تجربه خواهیم کرد.

به این ترتیب به نظر می‌رسد برای بازار که با دلار نیمایی هماهنگ است احیای برجام نمی‌تواند ریسک دلاری داشته باشد و باید تاکید کرد که برای قسمت اعظم بورس تهران، ریسک کاهش نرخ ارز تنها ریسک مذاکرات قلمداد می‌شود.

برجام چه مزایایی برای بورس دارد؟

اما در صورتی که برجام احیا شود در وهله اول می‌توان انتظار داشت هزینه مبادلات مالی به شدت کاهش پیدا کند. هم‌اکنون تولیدکنندگان ایرانی محصولاتی مانند فولاد و اوره و متانول، در بازارهای جهانی تخفیف‌های خارج از عرفی می‌دهند که در صورت رفع تحریم می‌تواند به صورت ملموسی به درآمد دلاری این شرکت‌ها بیفزاید.

در وهله بعدی، در صورتی که آرامش نسبی به اقتصاد بازگردد انتظار می‌رود دولت از سیاست‌های غلط چندنرخی‌سازی ارز عقب‌نشینی کند. در واقع روند آرام و خزنده‌ای که برای نزدیک‌ کردن دلار نیما به آزاد و حذف ارز ۴۲۰۰ در نظر گرفته شده می‌تواند با سرعت به مراتب بیشتری پیگیری شود. این موضوع خود می‌تواند فنر فشرده‌شده صعود بورس را رها کند و بازدهی شیرینی (نسبت به تورم انتظاری) ‌نصیب سهامداران کند.

در وهله آخر امید است رفع تحریم‌ها با مسائلی همچون شفافیت عملیات مالی همراه شود تا به این ترتیب بساط بسیاری از فسادها و رانت‌ها برچیده شود و منافع عمومی فدای مصلحت‌های خاص نشود. بی‌شک این مساله می‌تواند برای بورس تهران ثمرات دلنشین فراوانی داشته باشد.

به صورت خلاصه به نظر می‌رسد بازار سهام ریسک‌های موجود از جانب برجام را با محافظه‌کاری‌های زیاد از حد در نظر گرفته و در چنین وضعیتی حصول برجام برای بورس منفعت‌های بی‌شماری در پی خواهد داشت.

ارسال نظر