تماس با ما درباره ما

«چین‌هراسی»؛ راهکار آمریکا برای توقف قطار پرسرعت پکن

مولفه‌های قدرت‌سازی همچون رشد چشمگیر جمعیت چین، قطار پرسرعت اقتصاد این کشور در کنار افزایش توان نظامی و هسته‌ای پکن، خواب را از چشمان مقامات آمریکایی ربوده‌ است تا برای توقف این قطار، از ابزارها و تاکتیک‌های گوناگون به ویژه پروژه «چین‌هراسی» بهره گیرند.
«چین‌هراسی»؛ راهکار آمریکا برای توقف قطار پرسرعت پکن

به گزارش تهران بهشت؛ وقتی نام «رقابت» و «رقیب» برای آمریکا از ذهن می‌گذرد، بلافاصله نام «چین» هم به ذهن متبادر می‌شود؛ کشوری که همه مولفه‌های ابرقدرت شدن را داراست و از نگاه ناظران در سال‌های آتی آمریکا را کنار خواهد زد. همین نگرانی و هراس از آینده چین، سران واشگتن را به خلق و پیشبرد پروژه «چین هراسی» واداشته‌است که در ادامه تلاش خواهیم کرد تا به پشت پرده چرایی چین هراسی از سوی غرب به ویژه آمریکا پرده برداریم.

عبور چین از سیاست تک فرزندی به دو فرزندی و در نهایت به سه فرزندی، این کشور را در جایگاه نخست جهان قرار داده‌ است

۱. رشد جمعیتی چین تهدیدی برای آمریکا

اگر مولفه جمعیت را یکی از ابزارهای قدرت در جهان درنظر بگیریم، چین یک تهدید جدی برای آمریکا به شمار می‌رود. عبور چین از سیاست تک فرزندی به دو فرزندی و در نهایت به سه فرزندی، این کشور را از لحاظ جمعیتی با یک میلیارد و ۴۱۲ میلیون نفر در جایگاه نخست جهان قرار داده‌ است.

جمعیت فراتر از یک میلیارد ۴۰۰ میلیون نفری چین، بیش از چهار برابر جمعیت ایالات متحده با جمعیتی حدود ۳۳۰ میلیون نفر است؛ شکافی که انتظار می‌رود در سال‌های آتی تعمیق یابد.

موسسه آمریکایی «بروکیگنز» در گزارشی با درج نمودار زیر، رشد جمعیت آمریکا را در بازه زمانی ۱۲۱ ساله یعنی از ۱۹۰۰ تا ۲۰۲۱ میلادی (۱۲۷۹ تا ۱۴۰۰) به تصویر کشید. این موسسه آمریکایی، توقف بی‌سابقه رشد جمعیت این کشور را از ۲ درصد به ۰.۱۲ درصد برآیند تغییر الگوهای بارداری و مهاجرت ارزیابی کرد.

۲. نگرانی دائمی آمریکا از سرعت اقتصادی چین

هر روز که می‌گذرد، چین خود را از اقتصاد دوم جهان به اقتصاد اول یعنی آمریکا نزدیک‌تر می‌سازد. به عنوان نمونه آمارهای انتشاریافته در سال‌های ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ (۱۳۹۸ و ۱۳۹۹)، در حالی تولید ناخالص داخلی آمریکا را حدود ۲۱.۴۸ تریلیون دلار نشان می‌داد که چین با ۱۴.۱۷ تریلیون دلار در جایگاه دوم قرار داشت. البته بدهی پایین چین، پکن را در مقایسه با برخی از کشورهای دیگر همچون آمریکا در موقعیت مطلوبی قرار می‌داد.

ضمن اینکه مسائلی همچون جنگ‌افروزی آمریکا در افغانستان و عراق، بلایای طبیعی ویرانگر و طی یکسال گذشته بحران اوکراین، بسترساز کاهش رشد اقتصادی آمریکا شد. در مقابل، چین به عنوان یک اقتصاد در حال ظهور به دور از تنش‌های بین‌المللی راه خود را با سرعت تمام ادامه داد.

خبرگزاری «رویترز» سال ۲۰۲۳ میلادی (۱۴۰۲) را سال پرباری را برای چین به تصویر کشیده‌ ونوشته‌است که صندوق بین‌المللی پول انتظار دارد جمهوری خلق چین در این سال رشد ۴.۴ درصدی داشته‌باشد و چین ۳۰ درصد از کل رشد جهانی را در سال آینده به خود اختصاص خواهد داد. این در حالی است که طبق برآورد صندوق بین‌المللی پول، اقتصاد جهان در سال ۲۰۲۳ (۱۴۰۲) حدود ۲.۷ درصد رشد خواهدکرد.

صندوق بین‌المللی پول انتظار دارد برخلاف رشد ۱ درصدی آمریکا، جمهوری خلق چین در سال ۲۰۲۳ رشد ۴.۴ درصدی داشته‌ باشد

بنابراین سهم چین در رشد جهانی بیش از سه برابر ایالات متحده خواهدبود. اگرچه آمریکا بزرگترین اقتصاد جهان باقی می‌ماند اما صندوق بین‌المللی پول انتظار دارد که رشد آن تنها ۱ درصد باشد در حالی که منطقه یورو تنها با نصف این نرخ رشد خواهد کرد.

۳. نگرانی آمریکا از افزایش توان نظامی چین

بسیاری از ناظران بر این باورند که افزون بر قدرت اقتصادی، از منظر نظامی نیز چین تا سال ۲۰۴۹ میلادی (۱۴۲۸) به یک قدرت نظامی در سطح جهان تبدیل خواهدشد.

افزون بر قدرت اقتصادی، از منظر نظامی نیز چین تا سال ۲۰۴۹ میلادی (۱۴۲۸) به یک قدرت نظامی در سطح جهان تبدیل خواهدشد

به نوشته «انستیتو بین‌المللی پژوهش‌های صلح استکهلم» (سیپری)، اگرچه پکن همواره در گزارش های رسمی خود، یکسری داده‌هایی را انتشار می‌دهد اما برآوردهایی که غربی‌ها درباره حمایت مالی چین از نیروهای مسلح خود دارند، به طور چشمگیری بیشتر از آمار انتشار یافته از سوی دولت چین است.

وبسایت آماری «استاتیستا» با انتشار نموداری به همسنجی هزینه‌های نظامی آمریکا با چین و روسیه پرداخته‌ است. اگرچه طی سال‌های اخیر بودجه ۲۴۴ میلیارد دلاری نظامی چین حدود یک سوم بودجه ۷۶۶ میلیارد دلاری آمریکا بوده‌است اما روند خطی آن نشان می‌دهد که چین در سال‌های گذشته توجهی ویژه به مساله نظامی دارد.

تارنمای «ویژوال کپیتالیست» فهرستی از ۱۰ کشور برتر جهان از نظر هزینه‌های نظامی را در سال ۲۰۲۱ (۱۴۰۰) انتشار داد؛ سالی که هزینه‌های نظامی جهانی در آن به ۲.۱ تریلیون دلار می‌رسید و برای هفتمین سال متوالی افزایش می‌یافت.

در این گزارش آمده‌بود که ایالات متحده بالاترین جایگاه را از نظر هزینه‌های نظامی داراست و در این سال ۸۰۱ میلیارد دلار هزینه کرده‌است که تقریبا ۳۸ درصد از هزینه‌های نظامی جهان را در سال ۲۰۲۱ (۱۴۰۰) دربرمی‌گرفت.

گرچه هزینه‌های نظامی چین هنوز کمتر از نیمی از هزینه‌های آمریکا است اما پکن هزینه‌های نظامی خود را برای ۲۷ سال متوالی افزایش داده‌ است

بزرگترین هزینه نظامی بعدی در سال ۲۰۲۱ (۱۴۰۰) از سوی چین صورت گرفته‌بود که ۲۹۳.۴ میلیارد دلار برآورد می‌شد. هزینه نظامی چین نزدیک به ۱۴ درصد از هزینه‌های نظامی جهان را تشکیل می‌داد. اگرچه هزینه‌های نظامی چین هنوز کمتر از نیمی از هزینه‌های آمریکا است اما پکن هزینه‌های نظامی خود را برای ۲۷ سال متوالی افزایش داده‌است. در واقع چین بیشترین تعداد پرسنل نظامی فعال دارد و هزینه‌های نظامی این کشور در دهه گذشته بیش از دو برابر شده‌ است.

بر پایه گزارش «مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی» در واشنگتن، رشد بودجه نظامی چین دست کم برای یک دهه از رشد اقتصادی کلی آن پیشی گرفته‌ است.

۴. چین در صدد سیطره بر دریا

چین به این نکته دست یافته که راه سیطره بر جهان و تبدیل شدن به ابرقدرت از دریاها و اقیانوس‌ها می‌گذرد. شمار روزافزون کشتی‌های جنگی چینی نسبت به آمریکایی، از توان نظامی این کشور پرده برمی‌دارد که این کشور آسیایی در سال ۲۰۲۱ (۱۴۰۰) در مقایسه با ۲۹۶ کشتی جنگی آمریکایی، ۳۴۸ کشتی جنگی بزرگ داشت.

در شرایط کنونی، ایالات متحده در زمینه توانمندی نیروی دریایی همچنان پیشتاز است و آمریکا در برابر سه ناو هواپیمابر چین، ۱۱ ناو هواپیمابر دارد. ضمن اینکه در زمینه شمار زیردریایی‌های هسته‌ای، رزمناوها، ناوشکن‌ها و نیز کشتی‌های جنگی بزرگتر از چین جلوتر است. اما انتظار می‌رود که پکن نیروی دریایی خود را بسیار بیشتر از شرایط کنونی گسترش دهد. بر پایه پیش‌بینی‌های نیروی دریایی ایالات متحده، بین سال‌های ۲۰۲۰ تا ۲۰۴۰ میلادی (۱۳۹۹ تا ۱۴۱۹)، تعداد کل کشتی‌های نیروی دریایی چین نزدیک به ۴۰ درصد افزایش خواهدیافت.

بر پایه پیش‌بینی‌های نیروی دریایی آمریکا، بین سال‌های ۲۰۲۰ تا ۲۰۴۰ میلادی (۱۳۹۹ تا ۱۴۱۹)، تعداد کل کشتی‌های نیروی دریایی چین نزدیک به ۴۰ درصد افزایش خواهد یافت

۵. هراس آمریکا از افزایش توان هسته‌ای چین

وزارت دفاع آمریکا چند ماه قبل، پیش‌بینی کرد که چین تا پایان دهه جاری ذخایر هسته‌ای خود را به چهار برابر افزایش می‌دهد و پکن احتمالا قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ میلادی (۱۴۰۹) دست کم ۱۰۰۰ کلاهک داشته‌ باشد؛ موضوعی که با واکنش رسانه‌های دولتی چین مواجه شد و این ادعا را گمانه‌زنی مغرضانه دانستند و تاکید کردند که توان هسته‌ای چین در پایین‌ترین سطح نگه داشته می‌شود.

با وجود این، کارشناسان «موسسه تحقیقات صلح بین‌المللی استکهلم» که به طور متداول ارزیابی‌های سالانه ذخایر جهانی در زمینه هسته‌ای را منتشر می‌کنند، بر این باورند که پکن طی سال‌های اخیر تعداد کلاهک‌های خود را افزایش داده‌ است.

البته چین هنوز هم یک راه طولانی تا رسیدن به توان هسته‌ای آمریکا با ۵ هزار و ۵۵۰ کلاهک اتمی دارد اما قدرت هسته‌ای چین، پکن را به عنوان یکی از بزرگ‌ترین تهدیدات علیه برتری نظامی غرب مطرح کرده‌است.

«چین‌هراسی»؛ راهکار آمریکا برای توقف قطار پرسرعت پکن

با توجه به قدرت‌یابی روزافزون چین و در مقابل، افول هژمونی آمریکا، کاخ سفید نسبت به تداوم این روند هراس دارد. در حالی که مولفه‌های قدرت در چین مثبت و از گام‌های رو به جلو حکایت می‌کند اما تورم در آمریکا رکورد ۴۰ سال اخیر را شکسته و در حوزه سیاست خارجی نیز ناکامی در ائتلاف‌سازی خاورمیانه‌ای، شکست در عراق، فرار از افغانستان، درگیر شدن در بحران فرسایشی اوکراین از افول هژمونی ایالات متحده حکایت دارد.

پیشبرد پروژه «چین هراسی» بدون کشاندن چین به یک جنگ تحقق نمی‌یابد همان گونه که پروژه «روس هراسی» با دامن زدن به بحران اوکراین جامه عمل پوشید

پیشبرد پروژه «چین هراسی» بدون کشاندن چین به یک جنگ تحقق نمی‌یابد همان گونه که پروژه «روس هراسی» با دامن زدن به بحران اوکراین جامه عمل پوشید. از این رو مقامات آمریکا تمام تلاش خود را به کار بستند تا در قضیه تایوان، چین را به درگیری نظامی بکشانند.

از این رو «نانسی پلوسی» رئیس مجلس نمایندگان آمریکا مردادماه ۱۴۰۱ (آگوست ۲۰۲۲) سفر جنجالی و پرحاشیه به تایوان داشت و بعد از او نیز چند سناتور راهی تایپه شدند؛ موضوعی که تحریک‌آمیز بودن آن بر کسی پوشیده نبود. به عنوان نمونه «تریتا پارسی» ستون‌نویس سایت شبکه تلویزیونی «ام‌س‌ان‌بی‌سی» در یادداشتی نوشت: دولت بایدن می‌توانست در وهله اول با به تعویق انداختن سفر پلوسی از این بحران جلوگیری کند. درست است که وی حق سفر به تایپه را دارد اما سوال این است که آیا چنین سفری از نظر استراتژیک عاقلانه است و آیا این امر منافع ایالات‌متحده را تحقق می‌بخشد یا خیر؟

برخلاف آمریکا که ۹۳.۵ درصد از عمر خود را در جنگ گذرانده‌است، چین به رویکرد تنش‌زدا و دوری از بحران‌های حساس شهره است و تا کنون در قبال بحران یکساله اوکراین هم بی‌طرفی اتخاذ کرده‌است.

بنابراین مردم جهان، سیاست خارجی چین را برخلاف رویکرد تهاجمی و جنگ افروزانه آمریکا، مسالمت‌آمیز با چاشنی اقتصاد می‌شناسند؛ کشوری که حتی سابقه استعمارگری نیز در پرونده خود ندارد. در چنین فضایی تیغ چین‌هراسی بیش از هر زمانی کُند به نظر می‌رسد و تنها راهکار، کشاندن پکن به بحران و درگیری نظامی همانند قضیه تایوان است؛ نقشه‌ای که تا به امروز با درک سیاستمداران پکن، نقش برآب شده‌است.

 

ارسال نظر

پربازدیترین ها

آخرین اخبار